در روايات، نام غيبت كننده در كنار كسى آمده كه دائماً شراب مىخورد. «تحرم الجنة على المغتاب و مدمن الخمر» «2» كسى كه غيبت مىكند و شراب مىنوشد، از بهشت محروم است.
بر اساس روايات، كسى كه عيوب برادر دينى خود را پىگيرى (و براى ديگران نقل) كند، خداوند زشتىهاى او را آشكار مىكند. «3»
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: يك درهم ربا، از سى و شش زنا بدتر است و بزرگترين ربا، معامله با آبروى مسلمان است. «4»
در حديث مىخوانيم: نشستن در مسجد به انتظار نمازِ جماعت، عبادت است البتّه مادامى كه منجر به غيبت نشود. «5»
پيامبر صلى الله عليه و آله در آخرين خطبه خود در مدينه فرمودند: اگر كسى غيبت كند، روزهى او باطل است. «6» يعنى از بركات وآثار معنويى كه يك روزهدار برخوردار است، محروم مىشود.
اگر از بدن انسان زنده قطعهاى جدا شود، امكان پر شدن جاى آن هست، ولى اگر از مرده چيزى كنده شود، جاى آن همچنان خالى مىماند. غيبت، بردن آبروى مردم است و آبرو كه رفت ديگر جبران نمىشود. «لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً»
جبران غيبت
براى جبران غيبتهايى كه در گذشته مرتكب شدهايم، در صورتى كه غيبتشونده زنده و در قيد حيات است؛ اگر به او بگوييم كه ما غيبت تو را كردهايم ناراحت مىشود، به گفته بعضى مراجع تقليد «7»، نبايد به او گفت، بلكه بايد بين خود و خداوند توبه كرد و اگر امكان دسترسى به شنوندگان غيبت است، به گونهاى با ذكر خير و تكريم آن فرد، تحقير گذشته را جبران كنيم و اگر غيبتشونده ناراحت نمىشود، از خود او حلاليّت بخواهيم؛ اما اگر غيبت شونده از دنيا رفته است، بايد توبه كرده و از درگاه خداوند عذرخواهى كنيم كه البتّه خداوند توبهپذير و بخشنده است.
شيخ طوسى در شرح تجريد، بر اساس حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله مىفرمايد: اگر غيبت شونده، غيبت را شنيده است، جبران آن به اين است كه نزد او برويم و عذرخواهى كرده و حلاليّت بخواهيم، امّا اگر نشنيده است، بايد هرگاه يادى از غيبت شونده كرديم، براى او استغفار نماييم. «ان كفارة الغيبة أن تستغفر لمن اغتبته كلما ذكرته» «1»
موارد جواز غيبت
در مواردى، غيبت كردن جايز است كه به بعضى از آنها اشاره مىكنيم:
1. در مقام مشورت در كارهاى مهم؛ يعنى اگر شخصى دربارهى ديگرى در مورد ازدواج و گزينش و مسئوليت دادن و … مشورت خواست، ما مىتوانيم عيبهاى آن فرد را به مشورت كننده بگوييم.
2. براى ردّ سخن و عقيدهى باطلِ اشخاصى كه داراى چنين اعتقاداتى هستند، نقل سخن و عيب سخن آنها جايز است، تا مبادا مردم دنبالهرو آنها شوند.
3. براى گواهى دادن نزد قاضى، بايد حقيقت را گفت گرچه غيبت باشد.
4. براى اظهار مظلوميّت، بيان كردن ظلم ظالم مانعى ندارد.
5. كسىكه بدون حيا و آشكارا گناه مىكند، غيبت او مانعى ندارد ندارد.
6. براى ردّ ادعاهاى پوچ، غيبت مانعى ندارد. كسى كه مىگويد: من مجتهدم، دكترم، سيّدم، و ما مىدانيم كه او اهل اين صفات نيست، جايز است به مردم آگاهى دهيم تا فريب نخورند.
«1». وسائل، ج 8، ص 605.
شنيدن غيبت
وظيفه شنونده، گوش ندادن به غيبت ودفاع از مؤمن است. در حديث مىخوانيم: «الساكت شريك القائل» «1» كسى كه غيبت را بشنود و سكوت كند، شريكِ جرم گوينده است.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس غيبتى را بشنود و آن را ردّ كند، خداوند هزار باب شرّ را در دنيا و آخرت بر او مىبندد، ولى اگر ساكت بود و گوش داد، گناه گوينده نيز براى او ثبت مىشود. و اگر بتواند غيبتشونده را يارى كند، ولى يارى نكند، در دو دنيا خوار و ذليل مىشود. «2»
در روايتى، غيبت كردن؛ كفر و شنيدن و راضى بودن به آن، شرك دانسته شده است. «3»
در آيهى 36 سوره اسراء مىخوانيم: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» هر يك از گوش و چشم و دل انسان، در قيامت مورد بازخواست قرار مىگيرند.
بنابراين ما حق شنيدن هر حرفى را نداريم.